طرح استعمارى کشف حجاب
این کارى که شما کردید بسیار ارزنده است و ان شاء اللَّه که بسیار شما موفق باشید. و مىدانید که همه، انقلاب ما را در خارج بر خلاف آنچه که هست منعکس کردهاند. بتدریج باید ما انقلاب خودمان را به خارج به نحوى که هست صادر کنیم. به آن نحوى که هست منعکس کنیم. قضیه تنها زنها نیستند که در ایران الآن وضعشان بهطور آزادى بوده است و شدند زن، یک موجود متعهد، شاید بهتر از مردان تعهد داشته باشند، لکن در خارج اینها را منعکس کردهاند که یک دسته مردم، چطور گفتهاند یک دسته؟ از زمان رضاشاه این مسائل مطرح شد. قضیه کشف حجاب یک مطلبى نبود که اینها مىخواستند زنها را، مثلًا ده میلیون زن را بیاورند در جامعه وارد کنند. اینها یک دستوراتى بود که اینها مىگرفتند از خارج و براى اسارت ما اجرا مىکردند .قضیهها، شاید شما هیچ کدامتان یادتان نباشد که آن وقت چه کردند، کوچک بودید.اما من تلخى این کشف حجابى که اینها کردند و اسمشان را بعداً «آزاد زنان و آزاد مردان» پسر رضاخان گذاشت، من تلخىاش باز در ذائقهام هست. شما نمىدانید چه کردند با این زنهاى محترمه و چه کردند با همه قشرها. الزام مىکردند هم تجار را، هم کسبه جزء را، هم روحانیت را، هر جا زورشان مىرسید به اینکه مجلس بگیرید و زنهاتان را بیاورید در مجلس، بیاورید در مجلس عمومى، آن وقت اگر اینها تخلف مىکردند، کتک دنبالش بود، حرف دنبالش بود، همه چیزها و حرفها بود. و اینها مىخواستند زن را وسیله قرار بدهند از براى اینکه سرگرمى حاصل شود براى جوانها و در کارهاى اساسى اصلًا وارد نشود. طریقهاى مختلفى اینها داشتند براى اینکه این جوانهاى ما را، این دانشگاهیهاى ما را، همه این قشرها را نگذارند به فکر خودشان بیفتند و به فکر مملکتشان بیفتند. از آن طرف همین مسئله کشف حجاب با آن فضاحتى که اینها کردند و با آن رفتارى که با زنهاى محترمه کردند و با آن رفتارى که با روحانیون کردند در این مسائل که حتى به مرحوم آقاى کاشانى (1) آمدند تکلیف کردند که شما باید وارد بشوید در این مجلس، فرمودند که شما باید مجلس بگیرید، ایشان گفته بودند ... را که فرمودند: گفته بودند آن مأمورها، که از بالاها گفتهاند. گفته بودند من هم همان را مىگویم، حتى به اینها هم آمده بودند پیشنهاد کرده بودند. دیگر در شهرستانها، در دهات و همه جا حتى در قم، یک فضاحتى در قم در آوردند که قابل ذکر نیست. و این هم براى این بود که این جوانها
را، جوانهاى غافل، زن و مرد را وارد کنند در میدان و سرگرمشان کنند به هم و از اساس مسائل اینها غافل باشند. همچو مراکز فحشایى که اینها درست کردند که از تهران تا آخر تجریش صدها مراکزى بود که مال عشرتکده و امثال ذلک بود، همه اینها دیدید که زنانه بود. لهذا، جوانهاى ما، ملت ما اصلًا دیگر توجه به مسائل اساسى که باید بکنند نداشت. نه مردش، نه زنش، نه مردها آزاد بودند و نه زنها آزاد بودند، اسمش را گذاشته بودند «آزاد مردان و آزاد زنان»! این اساسى بود که از اول رضاخان که انگلیسها- خدا لعنتشان کند- او را آوردند به ایران و او را وادار کردند به این مسائل و بعدش هم دنبالش شعراشان و نمىدانم نویسندگانشان و رسانههاى گروهىشان را. همه اینها در خدمت این بود که این ملت را نهى کنند از آن چیزى که خودش دارد. آن را توجهش را به همین عشرتها و به همین بساط لهو و لعب بکنند. اینها را آزاد قرار دادند؛ این مراکز لهو و لعب را. اما در تمام تهران شاید یک مرکزى که بتواند تعلیمات دینى ... نه از نظر مردان و نه از نظر زنان که آزاد باشند در تعلیماتشان، معلوم نبود که باشد. در هر صورت اینها مسائلى است که ابرقدرتها با نقشههاى بسیار دقیق که کارشناسانشان کردند، هم مجالس درست مىکنند از این چیزها .
.................................
(1)- آقاى سید ابوالقاسم کاشانى، روحانى مبارزى که در نهضت ملى شدن صنعت نفت با محمد مصدق همکارى داشت.
منبع: صحیفه امام، ج13، ص:190 - 191 - 192